از باورهای اشتباه میان عوام و حتی برخی نخبگان، استقلال و سلامت سیستم قضایی در دوره پهلوی دوم است، حال آنکه قطعاً چنین نبوده و فسادهای آشکاری که در این سیستم در دوران محمدرضا پهلوی رقم خورد، قابل چشم پوشی نیست. یکی از قضات کشور که در آن دوران جامعه وکالت بر تن داشته، یکی از همین روایات را که نشانه خوبی برای وضعیت جالب و تهوع آور سیستم قضایی در آن دوران است، عیان کرده است.
به گزارش «تابناک»، یکی از دروغهای بزرگی که در دهههای اخیر تکرار شده و متأسفانه بخشی از طبقه تحصیل کرده ایرانی نیز بدون تکیه بر مستندات مشخص به تکرارش پرداخته و می پردازند، سیستم قضایی مستقل رژیم پهلوی است و حتی تأکید بر سلامت این سیستم قضایی است؛ ادعایی که به سادگی قابل نقض است. کافی است به دادگاه مصدق و دکتر فاطمی توجه کرد و مستنداتی که نشان میدهد محمدرضا پهلوی نتیجه دادگاه این دو چهره تاریخی را پیش از برگزاری هر دادگاهی اعلام کرده بود.
مطابق با کتاب «ضد کودتا»ی کرمیت روزولت، روزولت در یکم شهریور پس از کودتا به ایران می رود و سرنوشت مصدق و دیگر رهبران جبهه ملی را جویا شده و از محمدرضا شاه می پرسد: «میل دارم بدانم در مورد مصدق، ریاحی و دیگران، که علیه شما توطئه کردهاند، چه فکری کردهاید؟» شاه می گوید: «در این مورد زیاد فکر کردهام. مصدق محاکمه می شود. (در این موقع لبهای شاه میلرزید) و به سه سال محکوم خواهد گشت... ریاحی نیز مجازات مشابهی دارد. ولی یک استثنا وجود دارد و آن، حسین فاطمی است. او هنوز دستگیر نشده ولی به زودی او را پیدا میکنند. فاطمی، بیش از همه ناسزاگویی کرد. هم او بود که تودهایها را واداشت مجسمههای من و پدرم را سرنگون و خرد کنند. او، پس از دستگیری، اعدام خواهد شد.» (صفحات 200 و 201)
طبیعتاً بر هیچ کس پوشیده نیست که سرنوشت مصدق و فاطمی چه شد و این دو چهره آزادی خواه و پرچمداران استقلال صنعت نفت، چه بر سرشان آمد. با این حال روایات دیگری نیز درباره سستی، عدم استقلال و فساد عیان سیستم قضایی در دوران پهلوی وجود دارد که نشان میدهد هرگونه تعبیر به استقلال یا سلامت مجموعه قضاییِ پهلوی دوم، حکم یک افسانه را داشته که با تاریخ سر ناسازگاری دارد.
جهانگیر مستوفی، رئیس شعبه چهارم وکلای دادگستری که از قضا در آن دوران وکیل بوده، روایت جالبی درباره قائقه آتشین، ملقب به گوگوش، یکی از بازیگران و خوانندگان صاحب نفوذ در آن دوران مطرح کرده که این عدم استقلال را به خوبی به تصویر میکشد و نشان میدهد تا چه میزان عمل به مر قانون در آن دوران بازیچه و از آرمانهای دست نیافتنی بوده است!
مستوفی در این باره در نسیم بیداری نوشته است: طبیعتاً بر هیچ کس پوشیده نیست که سرنوشت مصدق و فاطمی چه شد و این دو چهره آزادی خواه و پرچم داران استقلال صنعت نفت، چه بر سرشان آمد. با این حال روایتهای دیگری نیز درباره سستی، عدم استقلال و فساد عیان سیستم قضایی در دوران پهلوی وجود دارد که نشان میدهد هرگونه تعبیر به استقلال یا سلامت مجموعه قضاییِ پهلوی دوم، حکم یک افسانه را داشته که با تاریخ سر ناسازگاری دارد.
جهانگیر مستوفی رئیس شعبه چهارم وکلای دادگستری که از قضا در آن دوران وکیل بوده، روایت جالبی را در خصوص قائقه آتشین ملقب به گوگوشش یکی از بازیگران و خوانندگان صاحب نفوذ در آن دوران مطرح کرده که این عدم استقلال را به خوبی به تصویر میکشد و نشان میدهد که تا چه میزان عمل به مر قانون در آن دوران بازیچه و جزو آرمانهای دست نیافتنی بود «سالهای تحصیل من در دانشگاه تهران مصادف بود با کودتای ۲۸ مرداد که در دانشگاه، خفقان شدید حکمفرما بود و معمولاً کلاس درس، سربازی با تفنگ میایستاد و از تجمع بیش از دو نفر در محوطه دانشگاه و دورن کلاسها جلوگیری میکرد. آن روزها دلم میخواست زودتر وکیل شوم و باری از این مشکلات و بیعدالتیها بردارم؛ خامی و آزاداندیشی دوران جوانی بود. وقتی وکیل شدم، دیدم تفاوت میان چیزی که من میخواستم با آنچه عملاً انجام میشود، از زمین تا آسمان است.
خاطره جالبی که دارم از سالهای اول وکالتم بود. آن سالها افراد زیادی برای وکالت داوطلب نمیشدند و بنابر این پروندههای خاص ممکن بود سهم هر فردی شود. تابستان سال ۵۲ بود. از آن تابستانهای گرم که فعالیت جریانهای مختلف سیاسی هم بر گرمای آن میافزود تا جایی که زندگی را سخت میکرد! بازار موسیقی هم داغ بود و هر خوانندهای برای خود هوادارانی داشت. اگر کسی از این جماعت میتوانست با دربار هم ارتباط پیدا کند، برای خودش قدرتی دست و پا میکرد و به قول معروف «نانش در روغن» بود.
تیرماه بود که یکی از دوستان دوران دانشگاه با من تماس گرفت و پیگیری پروندهای را به من سپرد. آن روز درباره مشکل توضیحی نداد و فقط گفت مشکل دعوای مالی است. برای روز پنجشنبه وقت دادم و روز موعود مردی میانه سال به سراغم آمد که فرد موجهی به نظر میرسید. او از کیفش یک فقره چک درآورد و از من پرسید که میتوانم آن را برایش نقد کنم یا نه؟
معلوم بود که این چک برگشتی، متعلق به فرد مهمی است که برای نقد کردن آن نیازمند وکیل شده است. رقم چک بسیار بالا بود؛ یک میلیون تومان که برای سال ۵۲ ثروت کلانی به حساب میآمد. پای چک را هم فردی امضاء کرده بود که در آن زمان همه او را میشناختند و خواننده معروفی بود. چک متعلق به گوگوش بود.
طی کردن مراحل قانونی برای دادگاهی شدن صاحب چک بیمحل، خیلی طول نکشید. خوب میدانستم رای دادگاه دو حالت بیشتر ندارد؛ یا صاحب چک باید پول را میداد یا راهی زندان میشد. روز دادگاه فرارسید. من و موکلم در کمال خوش باوری در دادگاه حاضر شدیم. گوگوش هم آمد. کسی هم همرانش نبود. فکر میکردم برای خودش وکیل بیاورد تا در صورت ناتوانی مالی، راهی زندان نشود اما او فقط وارد دادگاه شد، به قاضی اعلام کرد مبلغ چک را ندارد که پردازد و از در دیگر خارج شد، بدون اینکه مشکلی برایش ایجاد شود. قاضی حتی از او یک تعهد ساده هم نگرفت تا دل ما خنک شود. این موضوع تا مدتها نقل رسانهها و محافل حقوقی آن زمان بود که البته فایدهای هم نداشت. اینجا بود که فاصله آرمان و آرزو با واقعیتهای جاری جامعه را متوجه شدم!».
گوگوش از خوانندگان معتمد دربار بود و خوانندگی او در جشنهای دربار از جمله جشن تولد رضا پهلوی، پسر محمدرضا شاه مشهور است و ظاهراً به همین دلیل، سیستم قضایی وقت جرأت نقد چکهای او و همسر اولش محمد قربانی را نداشته است.
از سایت خبرآنلاین در خصوص قانون چک مصوب ۱۳۵۵ معروف به قانون گوگوش:
در سال 1353 یا 1354، خواننده مشهوری (گوگوش) چکی به دارنده یکی از هتلها و کابارههای مشهور آن زمان بابت تضمین حضور و ادامه کارش در آنجا داده بود، اما چون به جهاتی که ما وارد آن موضوع نمیشویم، وی تصمیم گرفت دیگر در آن هتل کار نکند. در مقابل، صاحب هتل هم چک را برگشت زد. اینطور که گفته میشد، این خواننده با وکیلش به دایره چک (زیرزمین کاخ دادگستری قدیم) رفتند و از آنجا بدون اینکه به دادیار مربوطه (کسی که احضاریه فرستاده بود) مراجعه کنند، یک راست به اتاق وزیر یا معاون وی رفتند. بعد هم که به شعبه مربوطه مراجعه کردند، دادیار آن شعبه با این استدلالها که چک مدتدار بوده و یا سفیدامضا و یا بدون تاریخ صادر شده و وصف ماده 310 قانون تجارت را ندارد، دستور منع پیگرد صادر کرد. این اولین بار بود که این اتفاق میافتاد و پس از آن، این موضوع مطرح شد که بسیاری از چکها این وضعیت را دارند و چرا باید صادرکنندگان آن تحت تعقیب قرار بگیرد، اما فلانی چون خواننده مشهوری است، مستثنی باشد. این موضوع در همان زمان منجر به تصویب قانون سال 1355 شد. یعنی آنقدر که روی این قضیه بحث و انتقاد شد که چرا اجرای قانون چک حالت شخصی پیدا کرده، در اصلاحات قانون 1355، کل این موارد را (مدتدار، تضمینی، سفیدامضا و ...) همه را فاقد وصف کیفری اعلام کردند.
گوگوش
گوگوش | |
---|---|
![]() گوگوش در کنسرت سال ۲۰۱۰ |
|
نام اصلی | فائقه آتشین |
زمینه فعالیت | خوانندگی، سینما |
تولد | ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۹[۱] تهران، ایران |
والدین | صابر آتشین، نسرین[۱] |
محل زندگی | تهران، لس آنجلس |
ملیت | ایرانی |
پیشه | خواننده، بازیگر |
سالهای فعالیت | ۱۳۳۸-۱۳۵۷ ۱۳۷۹-اکنون |
همسر(ها) | محمود قربانی (۱۳۵۱-۱۳۵۴) بهروز وثوقی (۱۳۵۴-۱۳۵۵) همایون مصداقی(۱۳۵۶-۱۳۶۸)[۲] مسعود کیمیایی (۱۳۷۶-۱۳۸۲) |
فرزندان | کامبیز |
وبگاه رسمی | http://www.googoosh.com |
صفحه در وبگاه IMDb | |
صفحه در وبگاه سوره |
فائقهٔ آتشین معروف به گوگوش (متولد ۱۳۲۹ خورشیدی در تهران)[۳] خواننده و هنرپیشهٔ مشهور ایرانی است. وی از محبوبترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به شمار رفته و در سایر کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه نیز هواخواهان بسیاری دارد.[۴][۵]
در سالهای دههٔ هفتاد میلادی و پیش از انقلاب ایران وی را «شاهماهی موسیقی ایران» مینامیدند.[۶] این لقب بعد از بازگشت وی به آمریکا دوباره بر سر زبانها افتاد و در تبلیغات رادیو تلویزیونی تور بازگشت از این نام بسیار استفاده شد. بهترین آلبوم گوگوش در سال های اخیر حجم سبز نام دارد که همکاری دوباره گوگوش با ترانه سرای بزرگ اردلان سرفراز بود.
محتویات
زندگی نامه

فائقه آتشین در تهران زاده شد. خانوادهٔ وی اصالتاً از آذربایجانیهایی بودند که از شوروی به ایران مهاجرت کردهبودند.[۷][۸] پدر و مادر گوگوش هنگامی که وی ۲ سال داشت از یکدیگر جدا شدند.
نامگذاری گوگوش نامی ارمنی برای پسران است. در کودکی دایه ارمنیاش او را با این نام صدا میکرد و بعدها این نام را به عنوان نام هنریاش برگزید.[۹][۱۰] اما عدهای میگویند این نام را از پسر همسایه ارمنی خود گرفته است؛ البته عشق کودکی وی نیز در این امر بی تاثیر نبوده است. اما آن طور که گوگوش در مصاحبهٔ مفصل خود با خانم هما احسان توضیح داده، این اسم را پدرش برای وی انتخاب کرده، اما ادارهٔ ثبت احوال به علت عجیب بودن این اسم از ثبت آن در شناسنامهٔ نوزاد خودداری میکند و از پدر وی میخواهد که یک اسم ایرانی یا عربی برای وی انتخاب نماید که در نهایت پدر وی نام فائقه را برای نوزاد برمی گزیند. اما در خانه و به طور کلی مکانهای غیررسمی از همان کودکی وی را گوگوش صدا میزنند.[۱۱]
او از همان کودکی به همراه پدرش که یک شومن بود، خوانندگی و بازی در فیلم را آغاز نمود و نخستین تجربه هنرپیشگی او در سن هفت سالگی بود. گوگوش بعدها در فیلمهایی چون «پرتگاه مخوف» (۱۹۶۳ میلادی)، «شیطون بلا» (۱۹۶۵) و «پنجره» (۱۹۷۰) ظاهر شد. ترانههای او که توسط آهنگسازانی چون واروژان و حسن شماعیزاده نوشتهشده و شعرهای شهیار قنبری در آن به کار رفته بود، برای او موفقیت بزرگی پدید آورد. تا حدی که سایر خوانندگان پاپ زن ایرانی به تقلید از سبک او پرداختند. سبک او در دهه هفتاد میلادی، در اوج شهرتش به عنوان خواننده و هنرپیشه، الگوی زنان ایرانی واقع شد که بهجز گوش سپردن به ترانههای او، از سبک پوشیدن جامه، مینیژوپ و مدل موی کوتاه او معروف به مدل گوگوشی تقلید مینمودند. و در حال حاضر نیز اکثر مدلهای قدیمی به نام وی ثبت شده است .[۳]
آهنگ هجرت با شعر شهیار قنبری و با آهنگسازی و تنظیم ناصر چشم آذر که قرار بود, حسین اهنیان مقدم ملقب به افشین مقدم این ترانه را اجرا کند اما به دلیل تصادف فوت میکند، و گوگوش این ترانه را اجرا میکند. به گفته عدهای از موسیقی دانان این آهنگ یکی از شاهکارهای موسیقی ایرانیست.
پس از انقلاب
با وقوع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و برپایی نظام جمهوری اسلامی، موسیقی پاپ و آوازخوانی زنان در محافل عمومی ممنوع اعلام شد. با وجود آنکه اکثر هنرمندان ایرانی، مهاجرت از ایران را انتخاب کردند؛ گوگوش که به هنگام وقوع انقلاب در ایالات متحده به سر میبرد، به ایران بازگشت. و گوشه گیری را پیش گرفت.[۳]
با وجود حاکمیت نظام اسلامی بر ایران، ترانهها و موزیکویدیوهای گوگوش به وفور و سهولت در ایران یافت میشد و گوگوش همچنان طرفداران بیشتری را جذب میکرد. با انتخاب محمد خاتمی به عنوان رئیسجمهور ایران در سال ۱۳۷۶ بسیاری از محدودیتهای پیشین برداشتهشد. به برخی از زنان (گوگوش میان آنان نبود) اجازه داده شد تا در محافلی که همهٔ حضار، زن باشند به اجرای برنامه بپردازند. اگرچه پخش و توزیع موسیقی پاپ همچنان ممنوع بود، ولی مالکیت آن مشکلی نمیداشت.[۳]
شروع دوباره
گوگوش بعد از بیست و یک سال سکوت و گوشه گیری در ایران، در سال ۱۳۷۹ موفق به کسب گذرنامه شد و با خروج از ایران فعالیت هنری خود را با ارائه آلبوم زرتشت که بخشی از آن در ایران به صورت مخفیانه ضبط و در کانادا تکمیل و پخش شده بود، از سر گرفت و به انجام سری کنسرتهای بازگشت پرداخت که با استقبال بی نظیر ایرانیان و فارسی زبانان خارج از ایران مواجه شد.
وی در سال ۱۳۸۳ آلبوم «آخرین خبر» و در سال ۱۳۸۵ آلبوم «مانیفست» را منتشر کرد که مورد استقبال شدید دوستداران وی قرار گرفت. او بعد از ۲ سال سکوت مجدد، تور سال ۲۰۰۵ آمریکا را آغاز کرد که اولین کنسرت آن در تاریخ ۱۷ سپتامبر در فروم لسآنجلس اجرا شد.
اجراهای زنده
کنسرتهای دوبی گوگوش تقریبأ هر سال در شهر دبی، امارات کنسرت برگزار میکند. قیمت بلیط کنسرتهای او از ۳۵۰ تا ۲،۰۰۰ درهم (از ۹۵ تا ۵۴۰ هزار تومان)[۱۲] است که باعث شده که کنسرتهایش از گرانترین کنسرتهای اجرا شده در دبی به حساب آید. هواداران بسیاری از ایران و کشورهای فارسیزبان دیگر، تنها به خاطر دیدن اجرای زندهٔ گوگوش به دبی سفر میکنند.[۱۳] تعداد تماشاچیان برخی از کنسرتهای او در دبی، بیش ۱۲ هزار نفر بودهاست.[۱۴]
فینال آکادمی موسیقی گوگوش
گوگوش در آخرین قسمت برنامه تلویزیونی آکادمی موسیقی گوگوش ۱۳۹۰، به اجرای ترانهٔ «یه حرفایی»همراه با حاضرین پرداخت.
گوگوش و خانواده پهلوی
گوگوش از جمله هنرمندانی بود که به جشن تولّد ولیعهد، رضا پهلوی دعوت شد و در آن جشن، اجرای برنامه زنده داشت.[۱۵]همچنین وی در سال ۱۹۷۶ در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی برنامه اجرا کرد.[۱۶]
اطلاعات کلی
- دختر صابر آتشین (بازیگر)
- ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ - همسر سابق محمود قربانی (صاحب هتل کاباره میامی و پدر کامبیز)
- ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵ - همسر سابق بهروز وثوقی (بازیگر)
- ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۸ - همسر سابق همایون مصداقی (بیزنس بیمه)[۱۷]
- ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ - همسر سابق مسعود کیمیایی (کارگردان)
- مادر کامبیز (خواننده)
- دارای مدرک تحصیلی زیر سیکل
- ۱۳۳۴ - آغاز فعالیت هنری با عملیات آکروباسی
- ۱۳۳۸ - ادامه فعالیت هنری با خوانندگی
- ۱۳۳۹ - شروع فعالیت در سینما با بازی در فیلم بیم و امید
- ۱۳۷۹ - شروع مجدد خوانندگی پس از وقفهای طولانی در (کانادا)
آلبومها

- آلبومهای قبل انقلاب
- مسبب (همراه با داریوش)
- نیمهٔ گمشدهٔ من
- فصل تازه
- همسفر
- جاده
- مرداب
- کویر
- کوه
- اگه بمونی، اگه نمونی
- پل
- ستاره آی ستاره
- من و گنجشکای خونه
- لحظهٔ بیداری
- در امتداد شب
- دو ماهی
- دو پنجره
- شناسنامه ۱
- شناسنامه ۲
بعد از انقلاب:
- ۱۳۸۵ - مانیفست
- ۱۳۸۷ - شب سپید
- ۱۳۸۹ - حجم سبز (همکاری با اردلان سرفراز و فرید زولاند)
- ۱۳۹۱ - اعجاز
- تک آهنگ نوستالژی (اجرای مشترک با ابی )
فیلمها


- ۱۳۵۷ - امشب اشکی میریزد
- ۱۳۵۶ - در امتداد شب کارگردان: پرویز صیاد. دیگر بازیگران: سعید کنگرانی - محبوبه بیات، ناصر ممدوح، جهانگیر فروهر
- ۱۳۵۵ - نازنین
- ۱۳۵۵ - ماه عسل دیگر بازیگران: جمشید مشایخی، بهروز وثوقی، حمیده خیرابادی، رضا کرم رضایی
- ۱۳۵۴ - همسفر دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، حمیده خیرابادی، رضا کرم رضایی
- ۱۳۵۴ - شب غریبان دیگر بازیگران: شهرام شب پره، آرمان، جلال
- ۱۳۵۳ - ممل آمریکایی دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، حمیده خیرآبادی
- ۱۳۵۱ - بیتا کارگردان: هژیر داریوش دیگر بازیگران: عزت الله انتظامی، پروانه معصومی
- ۱۳۵۰ - احساس داغ دیگر بازیگران: ایرج رستمی، اسدالله یکتا
- ۱۳۵۰ - قصاص دیگر بازیگران: ملک مطیعی، پوری بنایی، فیروزه
- ۱۳۵۰ - آسمون بی ستاره دیگر بازیگران: منوچهر وثوق، جمشید مشایخی، صابر آتشین، سپهرنیا
- ۱۳۴۹ - پنجره دیگر بازیگران: بهروز وثوقی، توران، جهانگیر فروهر
- ۱۳۴۹ - جنجال عروسی دیگر بازیگران: رئوفی، مرتضی احمدی، گیتی فروهر
- ۱۳۴۹ - طلوع دیگر بازیگران: جمشید مشایخی، فخری خوروش
- ۱۳۴۸ - گناه زیبایی دیگر بازیگران: علی آزاد، اسدالله یکتا، لیلا فروهر
- ۱۳۴۷ - شب فرشتگان دیگر بازیگران: کتایون، گیل، نادره، صابر آتشین
- ۱۳۴۷ - سه دیوانه دیگر بازیگران: |سپهرنیا، رئوفی، جهانگیر فروهر
- ۱۳۴۷ - ستاره هفت آسمون
- ۱۳۴۶ - دروازه تقدیر دیگر بازیگران: فروزان، همایون، لیلا فروهر، ایران قادری، ایرج رستمی
- ۱۳۴۶ - چهار خواهر دیگر بازیگران: شهلا، لیلا فروهر، شهین
- ۱۳۴۶ - گنج و رنج دیگر بازیگران: شهین، صابر آتشین
- ۱۳۴۶ - در جستجوی تبهکاران دیگر بازیگران: علی آزاد، محمد فرزین
- ۱۳۴۵ - گدایان تهران دیگر بازیگران: فردین، ایمانوردی، ظهوری، همایون، پوران، سپهرنیا
- ۱۳۴۵ - حسین کرد دیگر بازیگران: ناصر ملک مطیعی، منوچهر نوذری، نادره، منوچهر وثوق، صابر آتشین، ظهوری
- ۱۳۴۵ - فیل و فنجان دیگر بازیگران: همایون، دلیله نمازی
- ۱۳۴۴ - شیطون بلا دیگر بازیگران: همایون، دلیله نمازی، داریوش طلایی (بازیگر)
- ۱۳۴۲ - پرتگاه مخوف دیگر بازیگران: جلال، حیدر صارمی، دلیله نمازی
- ۱۳۳۹ - بیم و امید دیگر بازیگران: محسن مهدوی، غلامحسین مفیدی
- ۱۳۳۹ - فرشته فراری دیگر بازیگران: احمد فهمی، صابر آتشین، احمد قدکچیان
نگارخانه
-
چهرهٔ رامش و گوگوش بر جلد مجله اطلاعات هفتگی درحال درآوردن شکلک
-
گوگوش در مالزی سال ٢٠٠٩
-
عکس گوگوش و چنگیز وثوقی، در کنار هم، بر جلد مجلهٔ «اطلاعات هفتگی» شمارهٔ ۱۷۷۸
-
«گوگوش و بهروز
آخرین حرفها و تازهترین عکسها…» -
گوگوش و فردین
-
نگارهٔ گوگوش بر جلد مجلهٔ جوانان امروز، دی ۱۳۵۳
-
گوگوش در کنسرتی در شهر تورنتو
-
گوگوش در اجرایی در شهر کوپرتینو، کالیفرنیا، اسفند ۱۳۸۹
-
گوگوش در حال اجرا در سالن مرکز هوایی کانادا واقع در شهر تورنتو